خاطرات شروع دنیات

هشت پای مامان😀

سلام دختر خوشگلم مامانی الان که دارم واست مینویسم داری تو دلم سکسکه میکنی😁هانای نازنینم انقد شیطونیو تو دلم همش موج میزنی بعضی وقتا فک میکنم هشت تا پا داری😃 آخه مامان یکم به دل کوچیک مامان لیلات رحم کن😀به بابا مهرداد میگم هانا به دنیا بیاد از در و دیوار میره بالا از بس ک آروم و قرار نداری😍 چند وقت پیش آز قند دادم قندم یکم بالا بود دکتر بهم قرص داد ک دو هفته استفاده کنم و باز آز بدم ک اگه قرص جواب نداد انسولین بزنم خیلی نگران خودمو خودت بودم دیروز جواب آز دومو گرفتم خداروشکر خیلی خوب بود دُز قرصمم خیلی کمه شبی یه نصفه از قرصو میخورم میدونم که تو واسه مامان دعا کردی سر قولت بودیو هوای مامانو داشتی😚 هانای مهربونم کلی واسه اتاقت تابلو و عروس...
26 ارديبهشت 1398
1